به گزارش شانا - دکتر محمدسعید احدیان عضو شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب، دبیر کل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی با حضور در برنامه صف اول به پرسش ها درباره نقش و جایگاه احزاب و جریانهای سیاسی در انتخابات پاسخ داد.
سوال: با نزدیک شدن به موسم ثبت نام مرحله اول داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی این شبها موضوع صف اول، انتخابات مجلس است و هر شب به سراغ یکی از فعالان سیاسی میرویم، امشب در خدمت آقای دکتر احدیان هستیم دبیر کل جمعیت پیشرفت و عدالت. آقای احدیان به نظر شما چه مسیری دارد صدا و سیما یا چه ساز و کارهایی باید اندیشیده شود برای این که صدا و سیما هم در انتخابات بیطرف باشد و هم کمک کند به این که نامزدها از یک فضای برابری برای تبلیغات انتخابی شان بهره بگیرند؟
احدیان دبیر کل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی: خوب طبیعتاً همان طور که رئیس محترم سازمان صدا و سیما گفتند از آن چهار راهبرد مشخصاً راهبرد مشارکت و رقابت خیلی اهمیت بیشتری در حوزه رسانه دارد و بقیه راهبردها هم اهمیت دارد، ولی اینجا فضاسازی رسانهای است برای این که بتوانیم مشارکت و و رقابت را گسترش بدهیم با این نگاه صدا و سیما نقش کلیدی اش اولین نقشی که در این عرصه دارد حوزه رقابتش فضای رقابتی را پررنگ کردن است. طبیعتاً حضور جریانهای مختلف میتواند در این قضیه کمک کند منتهی ضرورت دارد که همانطور که شما اشاره کردید فضای برابر و عادلانهای ایجاد شود در این فضای برابر و عادلانه نقطه کلیدی ایجاد یک فضاهایی است که بشود رو در رو صحبت شفافتر از جنس حالا نمیخواهم بگویم الزاماً مناظره از جنسی که بشود بحثها گفتگویی تعاملی و جدی روی موضوعات و مسئلههایی که جامعه دارد و مسئلههایی که مردم دارند، دیدگاههای هر جریانی کمی دقیقتر شود به شرطی که سرنوشت فضای انتخاباتی دقیقتر شود، در شروع کار که الان باشد شاید این کار سخت باشد تنظیم نشده که دقیقاً چه کسانی میخواهند وارد شوند و چه کسانی نیستند و هنوز تصمیم گرفته نشده است یکی از محاسن این پیش ثبت نامها این است که فضا زودتر روشن میشود و دست شما بازتر میشود و تکلیف کسانی که میخواهند وارد عرصه انتخابات بشوند روشنتر میشود، بنابراین امکان این که فضاهای گفتگوهای جدیتر و اساسیتر در حوزههای مختلف در حوزههای شرح وظایف مجلس در حوزههای اقتصادش، سیاستش و فرهنگش خلاصه بتوانند مردم دقیق متوجه شوند و در جریان قرار بگیرند که هر جریان سیاسی چه نگاهی دارد و به تناسب وقتی در صدا و سیما این را مطرح میکند در آینده مجبور میشود پاسخگوی آن ادعاها و حرفها و وعدهها و بحثهایی که داشته بشود. فکر میکنم بعد از اینکه این پیش ثبت نامها به نهایی رسید که یک مقدار فضاها روشنتر شد و جریانهای سیاسی تصمیمهای قطعیشان را گرفتند کمی راحتتر شما میتوانید دستهبندی کنید و در دسته بندیها عادلانه فضاهای گفتگویی جدی را شکل بدهید. البته حوزه مشارکت یک بحث دیگری دارد غیر از رقابت حوزه مشارکت الزاماً صرفاً در حوزه رقابت نیست یعنی در حوزه مشارکت بخشی از موضوع احساس امید برای تاثیرگذاری رای دهندگان است این یک حوزه دیگری است که زمانی دیگر به آن بپردازیم.
سوال: در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری درباره انتخابات، بر بهره مندی برابر داوطلبان از امکانات صدا و سیما در تبلیغات انتخاباتی تاکید شده، الان به نظر شما چه کاری میشود برای تحقق این بند کرد؟
احدیان: اگر بخواهد واقعی اتفاق بیفتد و ما شعار ندهیم، طبیعتا شما همانطور که عرض کردم باید دسته بندیها روشن شود یعنی معلوم باشد جریانهای سیاسی دقیقا چه کسانی هستند و به آنها فرصت برابر از جنس شبیه انتخابات ریاست جمهوری بدهید، این ساختار سیاسی ایران به دلیلی که حزب در آن کمرنگ است و در جریانها شکلهای منعطف و ژلهای دارند که دقیق هم معلوم نیست چه هستند و کجا هستند و پشتشان کجاست و نگاهشان چیست کار سیاسی ما را سخت میکند شاید بهترین کار این باشد که بالاخره این شفاف سازی توسط یعنی شما مطالبه شفاف سازی جریانها را داشته باشید که آنها تکلیفهای خودشان را دقیقتر کنند و به تناسب آن بتوانید فضای گفتگویی را ایجاد کنید، اگر گفتار یک طرفه داشته باشیم صرفا حرفهای معمولی و کلی بزنیم طبیعتا جلسات برگزار کردیم، ولی مشارکت را قوی نمیکند و رقابت را گرم نمیکند، گرم شدن رقابت برمی گردد به این که یک فضای تعاملی صورت بگیرد من، چون کار روزنامه نگاری کردم میدانم سختی کار شما این است که نمیدانید، در ریاست جمهوری تکلیفها روشن است، ولی در این جا نمیدانید و موضوعات شفاف نیست.
سوال: اینجا بالاخره هم صحبت از امکانات صداو سیما است وقتی میگوییم امکانات، الزاما شبکههای تلویزیونی ممکن است نباشند ضمن این که شبکههای استانی هم هستند، میشود از سکوهای در اختیار صدا و سیما هم بهره گرفت و این که کاندیداها را فقط جریانی نبینیم ممکن است بعضی از نامزدها هم مستقل آمده باشند و ظرفیتی هم واقعا داشته باشند برای عرضه خودشان. ما چه کنیم که به این فضای رقابت و فضای تبلیغات را به آنها بدهیم؟
احدیان: کمی جوابش سخت است، چون من مدیر یک روزنامه فراگیر پرمخاطب به اصطلاح با یک نگاه بی طرفانه بودیم که انتخابهای مختلف را گذراندیم و مخاطب روزنامه خراسان برایش روشن شده که ما جهت گیری نداریم تجربه زیادی در این قضیه داریم، در حوزه انتخابات مجلس رسانههایی مثل خراسان، صدا و سیما اگر بخواهند بی طرفانه عمل کنند، چون با حجم زیادی از تعداد زیادی از افراد روبرو هستند که هر کسی هم حق دارد و هم خودش را محق میداند هر دویشان هم خودشان را محق میدانند و حق دارد فارغ از این که وابسته به جایی باشد نگاهی داشته باشد، تعداد، چون بالا است حتی در شهرستان، هر شهرستان حوزههای انتخابی دارد شما در هر استانی یک عالمه حوزه انتخابیه دارید و یک عالمه کاندیدا، اجرایی کردن این کار شاید سخت باشد شاید تنها راهش اختصاص دادن صفحات مشخص به هر کاندیدا است که آن باز هم خیلی ساده به نظر نمیآید بنابراین ما مجبور میشویم جریانی وارد فضای انتخابات شویم برای مستقلین هم البته شاید بشود یک ساز و کار مشخصی ایجاد کرد.
سوال: از نظر شما علت تاکید رهبری بر اهمیت مشارکت مردم در انتخابات چیست؟
احدیان: جمهوری اسلامی بدون مردم معنا ندارد، حضرت امام در وصیت نامه شان گفتند رمز بقاء جمهوری اسلامی همان رمز پیروزی است و آن یکی لطف الهی است و یکی مردم، جمهوری اسلامی بدون مردم معنا ندارد، آن مردم هستند که ساختار جمهوری اسلامی را حفظ میکنند و رشد میدهند، مشارکت مهمترین نماد حضور مردم است، بنابراین اگر که ما هر جریانی، هر فکری اعتقاد به جمهوری اسلامی دارد قبل از این که نگاهی به سلیقه سیاسی خودش داشته باشد باید نگاهش به مشارکت باشد، فارغ از این که خودش در این قضیه منفعت میبرد، میبازد، به نفعش است یا به نفعش نیست، بنابراین همه ظرفیت جمهوری اسلامی به مردمش است، مردم توانست پای صندوق آورد به عنوان تاکید میکنم به عنوان یکی از نمادهای حضور مشارکت مردمی که نماد مهمی است البته، اگر توانست این کار را بکند طبیعتا میتواند در حوزه اقتصاد فعال باشد، در حوزه معنویت فعال باشد، در حوزه کارآمدی، بین الملل در همه حوزه ها، مردم همه جمهوری اسلامی هستند، در کنار البته باور الهی و خداباوری. این جا است که من تاکید میکنم ما باید اولویت را روی مشارکت بگذاریم ما بعنوان یک تشکیلات سیاسی، نگاه مان این است همه مردم با سلیقههای مختلف باید وارد عرصه انتخابات شوند و فضا را واقعی نه شعاری برای آنها باز کنیم، حتی اگر مجلسی تشکیل شود که رقیب جدی در آن باشند که ما مثلا در آن باشیم چالش جدی هم حتی با آنها داشته باشیم، ولی چون مشارکت مبنای عمل است، مشارکت موضوعیت دارد ما بایداین فضا را در واقع و عمل ایجاد کنیم نه در اسم و شعار و حرف، خیلیها هستند که مشارکت برایشان ضرر سیاسی دارد.
سوال: اتفاقا رهبر انقلاب هم صحبت کرده بودند از گروههایی که مخالف مشارکت بالا هستند. شما به نظرتان چه گروههایی مخالف مشارکت بالا هستند؟
احدیان: گروههای روشنی گروههای معاند هستند که قطعا مخالف مشارکت هستند، اینها جریانهایی هستند که رسما دنبال تحریم انتخابات، بودند هستند و تا زمانی که جمهوری اسلامی در مسیر خودش حرکت میکند اینها دنبالش هستند، این اصلیترین گروهها هستند، برایش طراحی میکنند و عملیات میکنند به روشهای مختلف از این که مردم را ناامید کنند هدفگزاری شان مشارکت است بگیرید یک دروغی و تهمتی و شایعهای را از این بگیرید تا این که مستقیم در عرصه انتخابات بر طبل مثلا فضای رقابتی نیست، فضا انتخاباتی نیست و تقلب میشود از این جور کارها انجام میدهند تا مشارکت اتفاق نیفتد. اما واقعیت قضیه این است که ما در داخل جریانهای سیاسی خودمان هم گاهی میبینیم که به صورت رسمی نه، اما به صورت واقعی در عمل علاقهای به مشارکت ندارند بعضی اوقات میشود که این نگاه را دارند اگر که مشارکت پایین باشد امکان رای خودشان بیشتر میشود طبیعتا ممکن است رفتارهایی، اقداماتی را انجام دهند که به کمک مشارکت کمک کند و مردم را از صندوق فراری دهد یا در فضای سیاسی و تصمیمات سیاسی خودشان اولویت را بر پیروزی خودشان بگذارند تا بر مشارکت، چون گاهی اوقات میشود که تعارض بین منفعت سیاسی، جریان من است با فضای انتخاباتی، مثلا یک مثال عینی بزنم حرف کلی نزنیم، مثلا انتخابات تناسبی که در مجلس تصویب شد، در نهایت در هیات عالی نظارت متاسفانه رد شد و رفت در چرخه طولانی مدت و عملا دیگر نرسید یعنی مجبور شدند جدایش کنند تا بالاخره کل قانون انتخابات بتواند اجرایی شود، انتخابات تناسبی بالاخره مجلس تصویب کرد که در اصل اگر به آن واقعی نگاه کنیم به ضرر خودش بود بالاخره مجلسی دارد تصویبش میکند که به رقبای خودش کمک میکند وارد انتخابات شوند اصلیترین و کارآمدترین افراد، چهرههای اصلی جریانهایی که احتمال رای آوری پایین تری دارند به خاطر شرایط سیاسی فعلی، اینها امید میداد به اینها که بتوانند به صورت مستقیمتر با اطمینان راحت تری وارد عرصه انتخابات شوند، خوب مجلس این را تصویب کرد دراصل خلاف منافع سیاسی خودش به خاطر مشارکت این کار را انجام داد، این یک فعل روشن بدون شعار عملی است که مجلس نشان داد که مثلا در این قضیه است، خیلیها هم با این مخالفت کردند بعضی البته از نظر کارشناسی مخالف بودند نگران ویژگیها و وپیچیدگی هایش بودند، چون این ویژگیها تغییر مهمی در عرصه انتخابات است طبیعتا هر تغییری در عرصه انتخابات برای برخیها نگران کننده است و طبیعی هم است و بخشی هم ممکن است به خاطر بحثهای سیاسی که در نظر گرفته بودند مخالف بودند و بنابراین وقتی مشارکت اصل میگذاریم و بعد منافع سیاسی خودمان را، خیلی به بالارفتن رقابت و بالارفتن مشارکت کمک میکنیم.
سوال: خوب، ولی این جریانهایی که معاند نیستند و مخالف مشارکت هستند که به زبان ممکن است این را نگویند یک دسته ممکن است که مصالح حزب خودشان و جریان خودشان را بدانند. آیا هستند کسانی که یا جریانهایی که تصورشان این است که اگر مشارکت برود بالا به ضرر جمهوری اسلامی میشود؟
احدیان: به ضرر جمهوری اسلامی یا به ضرر حزب خودشان؟
سوال: نه یعنی این که فرض را بر این بگذاریم که واقعا خیرخواه کشور و خیرخواه جمهوری اسلامی هستند، اما فکر میکنند که اگر مشارکت برود بالا، کسانی رای خواهند آورد که اینها احیانا مثلا اصلا جمهوری اسلامی را ممکن است خیلی هم قبول نداشته باشند.
احدیان: هستند، ممکن است یعنی نمیخواهم بگویم جریانی، حتما افرادی هستند که این نگاه را دارند بالاخره کسانی که اعتقاد به حکومت اسلامی دارند به جای جمهوری اسلامی میشود ذیل این قرار بگیرند آنهایی که از ابتدا معتقد بودند که ما باید حکومت اسلامی ایجاد میکردیم نه جمهوری اسلامی، اینهایی که ذیل این تفکر هستند طبیعتا به این موضوع نزدیک میشوند، اما اگر یک نگاه ساده به مبانی حضرت امام نگاه کنیم، به رهبری نظام نگاه کنیم تفاوت و تعارض این دیدگاه با واقعیت مصالح نظام جمهوری اسلامی کاملا روشن میشود، ولی هستند، چون احساس میکنند که بالاخره ممکن است رای مردم تبعاتی داشته باشد، افرادی انتخاب شوند که آنها بهترینها نباشند و چالش دارد، اما حتما با مبانی حضرت امام و آقا اختلاف دارد.
سوال: مجلس به نظر شما یک نهاد سیاسی است بیشتر یا یک نهاد تخصصی؟
احدیان: ببینید اصلا نمیشود آنها را تفکیک کرد، یکی از اشکالات بزرگ ما این است که ما تفکیک میکنیم، یکی از بحثهایی که ما به آن اعتقادداریم حکمرانی نو است شاید شنیده باشید که معتقد به این هستیم که ما نیاز به نوسازی نظام حکمرانی داریم یعنی جمهوری اسلامی اگر میخواهد تغییری ایجاد کند برای خودش به تعبیر دیگر اگر تغییری ایجاد نکند دچار چالشهای اساسی خواهد شد؛ بنابراین نیاز دارد نظام حکمرانی اش را، نه نظام سیاسی اش را و نه نظام اندیشه سیاسی اش را بلکه نظام حکمرانی اش را نوسازی کند. وقتی میگوییم نوسازی نظام حکمرانی، در عرصههای مختلف تعریف میشود که الان سوال شما نیست وارد نمیشوم شاید وقتی دیگر ورود کردم که مفهوم این یعنی چه، یعنی نوسازی کردن حکمرانی کردن در عرصه سیاسی یعنی چه، نوسازی در اقتصاد یعنی چه و و و. ولی یک ویژگی آن حکم است دیگر، حکمرانی به عنوان حکم مسئله اصلی است، این حکم ترکیب دو عنصر تشخیص علمی یا همان تخصصی شما میشود و تصمیم سیاسی است، ما مشکلمان این است که گاهی وقتها تصمیم سیاسی را کنار میگذاریم صرفا بحث علمی میکنیم و حاضر نیستیم تصمیم سیاسی را مبتنی بر تشخیص علمی عمل کنیم گاهی تصمیم سیاسی میگیریم بدون پشتوانه علمی یعنی گاهی وقتها اندیشکده ما، کارشناس ما یک تشخیص علمی را میدهد، ولی تصمیم گیر ما تصمیم را نمیگیرد و گاهی وقتها تصمیم سیاسی میگیریم بدون پشتوانه علمی این دو توامان باید باشند تفکیک این دو برای جایگاهی مثل مجلس غلط است نه فقط مجلس، در همه جا از جمله مجلس که جزو سیاسیترین جاها و نهادهای اصلی کشور است. در مجلس شورای اسلامی حتما باید یک حوزه تخصصی تشخیص دهد، ولی در عین حال تصمیم سیاسی را متناسب با اقتضائات و شرایط و متناسب با موضوعات به گونهای بگیرد که اولا این تصمیم اجرایی شود و شدنی باشد و بعد تشخیص شجاعانه بگیرد و اقدام کند بنابراین این دو را با هم دارد هم یک قوه مقننه و هم یک نهاد سیاسی است و هم یک نهاد تخصصی است و هردو باید با هم باشد هر کدام را کنار گذاشتید، ما دورههایی داشتیم که مجلس سیاسی رفتار کرده و تشخیص علمی اش تقویت نبوده، ضربه خورده گاهی هم داشتیم که تشخیص داده بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی اقداماتی کرده باز هم آن جا شکست خورده، دو تا باید کنار هم باشند.
سوال: کنار هم به این مفهوم که مثلا بگوییم نصف مجلس باید سیاستمداران باشند و نصف دیگر متخصصین یا نه، یا باید انسان همه در عین این که متخصص هستند در زمینه و رشتهای، همزمان درک سیاسی داشته باشند.
احدیان: قابل تفکیک نیست، این که بگوییم هر آدم به تنهایی هر دو را کامل داشته باشد همه غیرواقع بینانه است، ترکیبی از این دو است یعنی مجلس باید هم افرادی داشته باشد که هر دو را بدانند و هم افرادی داشته باشد که تخصص داشته باشند نمیشود توقع داشته باشیم که هر آدم متخصصی حتما آدم سیاسی هم است، ولی ترکیب این دو، برآیندکلی مجلس باید ترکیبی از اینها را داشته باشد که بتواند کار را به خروجی برساند.
سوال: علت این که این سوال را میکنم این است که ما در مجالس مختلف که نگاه میکنیم میبینیم تعداد مثلا اقتصاددانها خیلی کم است، حالا نمیخواهم خیلی سخت بگیرم بگویم هرکسی که فقط اقتصاد خوانده باشد اقتصاددان است، ممکن کسی اقتصاد نخوانده باشد و اقتصاد بفهمد و عکس آن هم ممکن است، اما حداقل با تحصیلات دانشگاهی بسنجیم معمولا تعداد اقتصاددانها در مجالس مختلف زیر ده نفر است و تقریبا برای همه مجالس هم است یعنی این مجلس و آن مجلس ندارد تعداد کل اقتصاد دانهای همه مجالس، ادوار مجلس مثلا عدد دور و بر ۵۰-۶۰ نفر است، حرف اینجا است که ما غفلت نکردیم آیا یا ما بعنوان چه جریانها و چه مردم یعنی آن جایی که باید انتخاب میکردیم که فهرستی را ببندیم یا آنجایی که باید انتخاب میکردیم به مفهوم من شهروند و رای میدادم، توجه نکردیم به این که ما به هرحال در مجلس نیاز به اقتصاد دان داریم، نیاز داریم که مجلس درباره بحرانهای جاری کشور که در مثلا ده سال گذشته اقتصاد مسئله درجه یک کشور بوده لااقل باید بتواند راه حلی برایش پیدا کند و شما الان به عنوان نماینده یک جریان سیاسی این جا هستید، شما در فهرستی که خواهید بست در جریان خودتان به این مسئله چگونه توجه میکنید؟
احدیان: فرمایش شما دقیق است وقتی ما به گذشته نگاه میکنیم عمده آن توسط جریانها نقص وارد است مردم هم بی تاثیر نیست، ولی باید بپذیریم که مخصوصاً در شهرهای سیاسی که طبیعتاً ما توقع افراد تخصصی را بیشتر باید از شهرهای سیاسی و بزرگ توقع کنیم تا شهرهای کوچک که طبیعتاً آنجا رابطه مردم با مسئولین اهمیت بیشتری پیدا میکند تا حوزه تخصصی، وقتی به آنجا نگاه میکنیم میبینیم که آنجا بر اساس مصالح انتخاب نشده است اکثر اوقات در جریانهای سیاسی و لیستها مبتنی بر همان مثالی که عرض کردم آن ماجرایی که عرض کردم بسته شده است مسئله اصلی شاید آنجا است البته وقتی از طرفی هم نگاه میکنید میبینید که در خیلی از مجالس مجالسی که در گذشته داشتیم حتی مجلس فعلی خودمان داشتیم که ممکن است از نظر تعداد پایین بودند، اما خروجی کار مخصوصاً با کمک مرکز پژوهشهای مجلس و البته افراد توانمندی که با تعداد کم، ولی توانستند توانمندی بالا داشته باشند توانستند به خروجی برسانند یعنی این جور نیست که بگوییم الزاماً همه اتفاقات، من نقد شما را وارد میدانم شاید در حوزههای دیگر اشکالات واردتر میدانم مثلاً در حوزه فرهنگی واردتر میدانم، در حوزه قضایی واردتر میدانم، ما آنجا آدمهای جدیتر توانمندتر کمتری داریم، چون آنجا سِمَتهایش خیلی عمومیتر است یک اقتصاددان میشناسید میگویید دکترای اقتصاد آنجا، چون فرهنگ خیلی موضوع بازی دارد و هر کس میتواند بگوید من فرهنگی هستم، ولی واقعاً کارشناس فرهنگی یا متخصص فرهنگی با کسی که در یک حوزه فعالیت کند خیلی متفاوت است میخواهم بگویم این مسئله به طور کلی وارد است، اما به طور خاص این گونه نیست که بگوییم حتماً الزاماً به یک خروجی خوب هم رسید، اما به نظرم ما در دوره بعد تجربههای دوره قبل ما را به این رسانده که ما در دوره بعد باید یک مقدار تخصصیهای من را پر رنگتر کنیم باور ما این است که ما باید مبتنی بر نیازهای مجلس لیست را ببندیم یعنی قبل از اینکه ببینید ما در دوره قبل اصرار داشتیم که جوان گرایی در مجلس فعال شود در ذیل نو اصولگرایی که اعتقاد داشتیم که باید بنای نو بر مبنای انقلاب اسلامی ایجاد شود و اعتقاد داشتیم که به جای اینکه جریان سوم درست شود بلکه جریان انقلاب باید نوسازی شود. یکی از مهمترین محورهای ما جوان گرایی بود مبتنی بر این اصرار داشتیم که مثلاً در لیست باید یک سهمیه مشخص جوان باشد و این یک مبنا بود و این پیشرفت و مورد توافق قرار گرفت در کل کشور و خروجی آن شد مجلسی که حجم زیادی از جوانان که آقا هم در شروع فرمودند نقطه برجسته مجلس که در آن یک حجم جوان دارد و یک تعداد با تجربه دارد و یک تعداد مدیر دارد این خروجی بخشیاش درصد بندی بود که در سیاست گذاری کلان گذاشته شد و ما در این قضیه موفق بودیم نمیخواهم بگویم شایستهها حتماً همه رفتند، حتماً اینگونه نبود حتی خیلی بهترها بودند که نرفتند حتی همین جا یک جمله بخواهم بگویم، مشخصاً معتقد هستم جوان گرایی بدون شایسته گزینی پایان امید برای اجرای برنامه گام دوم است یعنی جوان گرایی صرف، بدون شایسته گزینی ما را دچار چالش میکند و دچار بحران میکند، چون دیگر امید برای اصلاح و نوسازی از بین میرود، باید جوانهای انقلابی و کارآمد و توانمند بیایند گام دوم را به دست بگیرند و جلو ببرند اگر همین جا در عدم شایسته گزینی دچار چالش شویم کل فرایند از بین میرود و خراب میشود، اما آن کلیت اتفاق افتاد و خروجی هم خروجی کلانش خروجی خوبی شد معتقد هستیم در این دوره باید شبیه این دسته بندی را در حوزههای تخصصی داشت در حوزههای تخصصی که مجلس لازم دارد نمیخواهم الان دسته بندی کنم دقیق، اما در حوزه تخصصی لیست باید مبتنی بر این نگاه صورت بگیرد همین جا، چون زمان کم است واقعا از همه کسانی که در لیستها نیستند و شهرت ندارند، ولی توانمند خودشان را میدانند یا دوستانی دارند که آنها توانمند هستند و میخواهند وارد عرصه انتخابات شوند، ببینید تجربه داشتیم سالهای گذشته این خیلیها را ناامید کرده است، برای ثبت نام من میخواهم بگویم این کم گفته شده و از صدا و سیما خواهش میکنم این را بیشتر بگوید، پس من اینجا خواهش میکنم صدا و سیما هم در قضیه فعال شود
سوال: به جز این دعوتی که اینجا میکنید، برنامهای برای دعوت از نخبگان برای حضور در انتخابات دارید؟
احدیان: حتما داریم و تشخیص نخبگان در این قضیه ورود کردیم، ما دوره قبل هم این اتفاق افتاد یعنی ما این دعوت را از بقیه داشتیم تحت عنوان مجلس نو که نوسازی نظام مجلس بود آن جا البته اتفاقی که افتاد این بود که از آن بخشی بود که جوان گرایی اتفاق افتاد، ولی شایسته گزینی خیلی اوقات اتفاق نیفتاد بالاخره ما در شهرهای مختلف افرادی که دراین قضیه احساس میکردیم حداقل یک صلاحیتهای کافی و توانمندی را دارند و افراد و چهرههای جدید بودند را به شورایهای تصمیم گیری در استانها معرفی کردیم متاسفانه خیلی هایش به نتیجه نرسید و خیلیها هم به نتیجه رسید یعنی ما تعدادی از بچههایی که در آن مجلس بودند وارد عرصه انتخابات شدند، بخشی وارد عرصههای اندیشکدهای شدند و دارند کمک میکنند در عرصه پشت کارشناسیهای مجلس، ولی آن طور که میخواستیم مطلوب نبود، ولی الان نگاه ما این است که به طور جد دنبال نخبگان و توانمندهایی برویم که تخصص کافی دارند و علاقهای ندارد که وارد عرصههای انتخابات شوند به دلایل مختلف یعنی کسی که وارد کاندیداتوری میشود چه منفعتی میبرد؟ بیرون ممکن است تصور خوبی از او باشد اگر فرد دنبال سوء استفاده نباشد یا ناتوانی اش بالا نباشد یعنی یک آدم به اصطلاح کم توانی باشد ممک است وارد عرصه انتخابات علاقه داشته باشد که بیاید، ولی اگر فردی توانمند باشد و مثلا استاد دانشگاه مبرز و جاافتادهای باشد این استاد دانشگاه به طور عادی چرا باید نماینده مجلس شود، به طوری که وقتی نماینده مجلس میشود لحظه به لحظه رفتارش را جامعه از او مطالبه میکند، یک کار عادی میکند به اصطلاح ممکن است با او برخورد شود، یک خطای کوچک میکند صد برابر بزرگنمایی میشود، میخواهم بگویم طبیعت ساختار سیاسی است، ولی حقوق ویژهای که به او نمیدهد و بحثهایی که در مورد اینها میشود واقعیت است خیلی شایعات غیرواقعی است دیگر، نمایندگی برای فرد توانمند کارآمد جاذبهای ندارد مگر این که بخواهد تکلیفش را انجام دهد واقعا کمک به مردم کند، ما باید برویم سراغ آن افراد و از آنها خواهش و تقاضا کنیم با زور آنها را راضی کنیم وارد عرصه انتخابات شوند و جزو برنامههای تشکیلات ما است.
سوال: من چند شاخص میخوانم شما نظرتان را درباره این شاخصها بدهید که چقدر اصالت دارند و چقدر لازم هستند برای انتخاب داوطلبان و برای انتخاب نامزدها، یکی این که طعم فقر را چشیده باشد.
احدیان: حتما میتواند یکی از شاخصها باشد، ولی میتواند هم الزاما نباشد یعنی این که این را بگوییم که اگر کسی طعم فقر نچشید پس برای مجلس خوب نیست این از نظر من شاخص نیست، اما اگر این که بگوییم که طعم فقر میتواند یک نقطه مثبتی باشد مخصوصا در مناطق محروم، حتما این است.
سوال: زندگی اشرافی نداشته باشد.
احدیان: حتما زندگی اشرافی نداشتن جزو شاخصها است. این که کسی طعم فقر را نچشیده یک بحث است، این که یک زندگی اشرافی و به تعبیر امروزیها لاکچری برای خودش درست کند حتما یک بحث است زندگی اشرافی بازتاب اجتماعی دارد، زندگی اشرافی فاصله مسئول را از مردم زیاد میکند، کسی میتواند طعم فقر را نچشیده باشد، اما رابطه اش با مردم وقتی تقویت میکند و وقتی که وسط جامعه میرود و ساده زیست زندگی میکند وقتی مثل مردم زندگی میکند تا حدود متوسط خودش منظورم است، این درکش از مردم جدیتر میشود، اما کسی حتی طعم فقر را چشیده باشد، اما بیاید در یک شرایط جدیدی که ما زیاد میبینیم کسانی که طعم فقر چشیدند وقتی وارد عرصه جدید میشوند و اتفاقات جدیدی برایشان میافتد میگویند تازه به دوران رسیدهها، یک زندگی لاکچری و فاصله جدی از مردم میگیرند پس این اصالت دارد.
سوال: دست و دلش در برابر دشمن نلرزد.
احدیان: حتما، شجاعت درتصمیم گیری از اصول اصلی یک کارگزار است مخصوصا در مجلس، مجلس باید تصمیم بگیرد خیلی اوقات باید تصمیماتی بگیرد که این تصمیم نقطه مقابل دشمن است حالا چه دشمنی که به چشم میبیند مثلا تصمیم عملیاتی که دارد دشمن انجام میدهد تحت تاثیر فضای جنگ جدید است جنگ رسانهای و جنگ ترکیبی نترسد از اینکه یک هجمه شدید رسانهای میخواهد او را تحت تاثیر قرار بدهد، این شجاعت است در برابر هجمه دشمن یک ضرورت تصمیم گیری درست است و فکر نکنید این یک اتفاق نادر است مرتب در حال افتادن است و در موضوعات مختلف شما این را میبینید، با حجاب ممکن است دست و دلت بلرزد و بترسی یا در هستهای و در اقتصاد و در تعارض منافع مثلاً قانون تعارض منافع را بخواهید تصویب کنید، مجلس قانون تعارض منافع تصویب کرده کلیات مجلس، مالیات بر سوداگری تصویب کرده است. خوب این دشمن جدی روی آن سوار میشود و عملیات میکند و حمله میکند و هجمه میکند تو نباید بترسی قطعاً اثر مستقیم دارد.
سوال: وام دار گروههای سیاسی یا ثروتمندان نباشد.
احدیان: طبیعتاً وام داری به مفهوم این است که شما مجبور میشوید پاسخگوی آنها هم باشید و خواستههای آنها را هم مطالبه کنید و پاسخ بدهی. یعنی حتماً شاخص است و نباید باشد.
سوال: فساد ستیزی
احدیان: فساد ستیزی هم یکی از شاخصها است، چون ما در شرایطی در کشورمان هستیم که فساد حجم عددش ممکن است بر خلاف تصور جامعه آنقدر که فکر میکنند بالا نباشد، اما مشکلش این است در شرایط امروز با تجربهای که من حداقل در این ۳ سال پیدا کردم مانع تصمیم گیریهای درست است یعنی شما وقتی میخواهید تصمیم درست بگیرید منافع عدهای به خطر میافتد کسانی که منافعشان به خطر میافتد تلاش زیادی میکنند بنابراین شما اگر فساد ستیز نباشید نمیتوانید تصمیم درست بگیرید، البته مفهوم فساد ستیزی ببینید چند سطح ما فساد ستیزی داریم یک سطح از فساد ستیزی این است که شما مصداق پیدا کنید و مصداق را افشاگری کنید و ... یک سطحی از فساد ستیزی است، یک سطحی از فساد ستیزی در اصل اصلاح ساختارهای فساد زا است مثل اینکه شما مثلاً فرض کنید در مجلس این دوره اتفاقات مهمی در این عرصه افتاده که بخواهم بگویم مثلاً قانون شفافیت در عرصهها است که شفاف کند حوزههای اقتصادی مختلف را که دیگر خودش ساختاری با فساد مقابله کند به جای اینکه شما بروید یک نفر را پیدا کنید و بگویید برو ذره بین بنداز و پیدا کن ساختار را درست کنی که در کار مانع شود و بازدارندگی ایجاد کند مثل قانون منافع است که اینها ساختارها را اصلاح میکند مثل قانون بانک مرکزی، قانون بانکداری که الان در دستور کار است که با ساختارها مبارزه میکند این هم یک کار اصلی است، یک حوزه فساد ستیزی، مردمی کردن مبارزه با فساد است نه از جنس افشاگری فساد توسط افرادی که ممکن است کارشناسی عمل نکنند و ممکن است روال عادلانه بررسی یک تشخیص و اعلام فساد را کامل نرود و هزار نکته ممکن است در آن باشد و ممکن هم است گاهی وقتها درست عمل کنند، ولی در آن ممکن است خطا هم خیلی داشته باشد. اما مردمی کردن مبارزه با فساد یعنی این که عموم جامعه به شما کمک کنند و برای شما چشم باشند و بیننده شما باشند، به شما اطلاع دهند و افشاگری کننددر ساختار رسمی کشور، این همان قانون حمایت از افشاگران است فسادی که مجلس آن را تصویب کرده و آن را پیاده سازی کرده که در صورت اجرایی شدن و البته کمک رسانه که مردم باید بدانند چه قانونی است و چگونه رفتار کنند حتما میتوانددر این عرصه کمک کند و خلاصه پس یک سطح اصلی، اصلاح ساختارها است و یک سطح هم مبارزه با مفسد است که بخش جدی آن نظارت و دستگاههای نظارتی و امنیتی و ... هستند، ولی من معتقد هستم کار اصلی آن دو رکن اصلاح ساختار است و مردمی کردن مبارزه با فساد است که حمایت از افشاگران فساد است.
سوال: پس شما در هر صورت شما سهمی میگذارید برای این شاخص در فهرستی که احتمالا معرفی خواهید کرد.
احدیان: حتما ما یک سهم اصلی داریم یعنی کسی که فسادستیز نباشد حتما نمیتواند عرض کردم، چون فساد الان مانع تصمیمات درست است، شما لایحه مثلا مثال بزنم، قانون مالیات بر عایدی سرمایه که به آن میگوییم مالیات بر سوداگری و دلالی یک حجم زیادی از فساد را میتواند جبران کند، یک عده زیادی لطمه میخورند، چرا این قانون که در دنیا سالهای سال در گذشته در کشورهای پیشرفته دنیا تصویب شده، در مجالس مختلف گذشته، اما تصویب نشده، نمیدانستند چنین قانونی وجود دارد؟ دنیا این قانون را سالها است که تصویب کرده، چرا ما نکردیم؟ فساد مانع تصمیمات درست میشود، مجلسی میتواند تصمیمات درست بگیرد که فسادستیز باشد، نمایندهای که فسادستیز باشد میتواند بایستد تصمیمات درست بگیرد وگرنه ادامه میدهیم چرخه باطلی که دارد ادامه پیدا میکند را ادامه میدهیم.
سوال: نظرتان را هم در مورد موضوعاتی که من میگویم بگویید. بهترین دوره ادوار مجلس از نظر شما کدام دوره است؟
احدیان: احصا دقیق ندارم واقعا، یعنی خیلی قبلیها را احصا ندارم مثلا فرض کنیم از مجلس ششم به این ور نگاه کنم مجلس پنجم هم تا حدی اطلاع دارم و نظرم نمیتواند کارشناسی باشد، ولی از مجلس ششم به این طرف که نگاه کنیم میشود گفت مجلس فعلی یازدهم این به نظر من قویترین مجلس بوده فرمایشات حضرت آقا هم وقتی مقایسه میکنیم تائیدی که حضرت آقا کردند نسبت به این در مقایسه با مجالس گذشته، چون هرسال بالاخره صحبت میکنند این تائیدی که در سال آخر انتخابات از مجلس کردند متفاوت از همه مجالس بوده فکر میکنم این تائیدی است بر برداشتی که من دارم.
سوال: شفافیت در آرا، در سفرهای نمایندگان و در دریافتی نمایندگان
احدیان: شفافیت به طور کلی یک اصل واجب است و لازم است، چه در آرا، چه در حوزههایی که گفتید، منتها از نظر من اولویت یک بعضی از اینها نیست، حتما لازم است مجلس الان هم شفافیت را دارد از ابتدای سال اجرایی میکند و قانونش هم تصویب کرده در مجمع گیرهایی به خاطر موضوعات دیگر پیدا کرده، ولی اصل شفافیت آرای نمایندگان تصویب شده است یعنی هر وقت بقیه بخش هایش را یا رد کرد یا تائید کرد هر کاری کرد این شفافیت دیگر یک قانون شده و دیگر جای بحث ندارد بنابراین شفافیت آرا جزئی از خروجیهای مجلس فعلی است و اتفاق افتاده است خدا را شکر منتها بگوییم آیا اولویتش هم بالا است؟ من میگویم شفافیت در عرصههای اقتصادی، شفافیت در انتصابات مدیران خیلی مهمتر است که در قانون شفافیت تصویب شده است اینها اهمیت بیشتری دارد تا شفافیتی که من به چه کسی رای میدهم و چگونه رای میدهم الزاما، حتما آن مهم است، ولی میخواهم بگویم اهمیت این بیشتر است یعنی ما گاهی وقتها موضوعی که اولویت کمتری دارد میگذاریم جای چیزی که اولویت بیشتری دارد، اگر شما شفافیت در عرصههای اقتصادی، مالی ایجاد کنید فساد را جلویش را گرفته اید و شفافیت آرا میتواند اتفاق بیفتد و کنارش هم خیلی اتفاقات دیگر بیفتد.
سوال: پس شما برای همه اش موافق هستید؟
احدیان: بله
سوال: انتخابات تناسبی را گفتید که شما در ضمن سوال دیگری اشاره کردید که با انتخابات تناسبی موافق هستید فقط در تهران یعنی اگر شما بخواهید تصمیم گیرنده باشید فکر میکنید این باید تعمیم پیدا کند به بقیه شهرهای بزرگ احیانا
احدیان: بله ایده اول این بود که طرح اول این بود که انتخابات تناسبی در تهران و شهرهای حداقل چهارنماینده به بالا باشد این به دلایلی هم رای شاید نداشت و هم این که میگفتند، چون پیچیدگی دارد این نوع انتخابات، بهتر است ابتدا از تهران شروع کنیم که اشراف بیشتری وجود دارد مخصوصا امکان الکترونیکی کردن انتخابات بالاتر است بنابراین تهران انتخاب شد، ولی معتقدم که حتما در چند فاز باید ما بتوانیم این را در شهرهایی که شهرهای اصلی و کلان شهرهای سیاسی هستند این اتفاق بیفتد امیدواریم بشود این اتفاق در انتخابات تهران امسال بیفتد، ولی واقعا اتفاق بزرگی در عرصه انتخابات میشود و کسانی که این را در هیات نظارت رد کردند خلاف تصمیمات حضرت آقا، چون هیات عالی نظارت کارش این است که تطبیق دهد مصوبات مجلس را با سیاستهای رهبری، کارش این نیست که جزئیات موضوع را از نظر کارشناسی بحث کند. حالا به نظر میرسد خیلی روشن است که وقتی آقا مشارکت و رقابت را میگذارند مبنا، به نظر میرسد خیلی روشن است که مشارکت و رقابت در انتخابات تناسبی جدی است.
سوال: تحریم انتخابات
احدیان: کسی که انتخابات تحریم میکند کشورش را دوست ندارد اگر واقعا باور به کشورش داشته باشد ما بعد از این اتفاقات میبینیم که کسانی هستند که کشور برایشان، ملیت و تجزیه کشور برایشان موضوعیت ندارد تحریم انتخابات به این معنا است از نظر من، کسی که انتخابات را تحریم میکند اعتقادش به فضای عمومی کشور اعتقاد و باور جدی ندارد.
سوال: هیات نظارت بر نمایندگان
احدیان: هیات نظارت بر رفتار نمایندگان وظیفه مهمی دارد با کارآمدی پایین، وظیفه اصلی و اساسی جدی دارد، ولی ساختاری به نظر میرسد که نتوانسته و نمیتواند به صورت ساختاری کارش را به طور کلی خوب انجام دهد بالاخره نظارت نماینده بر نماینده اصولا همان طور که نظارت پزشک بر پزشک چه بسا جواب کافی نداده باشد به نظر میرسد این نیاز به اصلاح جدی دارد که اصلاح آن هم کمی سخت است.
سوال: اصلش را قبول دارید، ولی میگویید که با این ساختار جوابگو نیست.
احدیان: به نظر میرسد جوابگو نیست.
سوال: سلفی با موگرینی
احدیان: یعنی جریانی که به جای این که باور ملی و درونی داشته باشد، باور خوداتکا داشته باشد، نگاهش به سراب است، نماد چی است؟ شما یک جای خارجی را فرض میگیرید یک کعبه آمالی است که قرار است همه مشکلات از آن جا حل شود. سلفی با موگرینی مفهومش این است یعنی کسی که برایش آن موضوعیت دارد خوب آن طرف چیست؟ سرابی بیشتر نیست یعنی کشور ما در بهترین شرایط میتواند امید ببندد که ازطریق خارجی بتواند اتفاقات بزرگ و اصلی خودش را رقم بزند؟ حتما ما در این قضیه نیاز داریم که فضای بین المللی را برای خودمان باز کنیم سرمایه گذار خارجی بیاوریم از همه کشورهایی که امکان پذیر است، ولی این که تو احساس وادادگی کنی در برابر آن، و احساس کنی که راه آن است در حالی که راه داخل کشور است مردم خودت است و نخبگان کشور خودت هستند تواناییها و ظرفیتهای داخلی خودت است، این مسیر کاملا غلطی است.
سوال: با عبور نمایندگان از خط ویژه موافق هستید؟
احدیان: خودم معتقد هستم که اعتقاد شخصی ام است که امور هر کسی از خط ویژه صرفا باید در مواقعی باشد که امکان برنامه ریزی برای جبران طولانی شدن زمان وجود ندارد وقتی امکانش است، اکثر وقتها هست یعنی این که مثلا شما فرض کنید که قرار دارید جایی، شما برنامه ات به گونهای است که میتوانید بیست دقیقه زودتر راه بیفتید تا به زمان خودت برسی حتما باید زودتر راه بیفتی تا مثل مردم عادی بروی، اما مثلا جلسهای داشتید، جلسه بعدی که آن هم مهم است فاصله کوتاهی دارد آن جا در چارچوب قانون که مثلا ماشینهای تعداد محدودی هستند که بتوانند برای این گونه شرایطی با مجوز رسمی و قانونی پلیس بتوانند از خط ویژه رد شوند طبیعتا این جا قابل استفاده است.
آقای احدیان اگر در مجلس دهم بودید درباره برجام شما چه نظری میدادید؟
احدیان: من در مورد برجام نظرم را قبلا گفتم، من اگر در مجلس دهم بودم منتظر نمیشدم که دولت چیزی را توافق کند بعد من تازه منفعلانه درباره آن در مجلس تصمیم گیری کنم که بعد مجبور شوم بگویم من موافق مشروط برجام هستم، مشروط نقطه ضعفهایی دارد، اما در مجموع میشود با آن موافقت کرد، شبیه موضعی که حضرت آقا داشتند و برجام را تائید مشروط کردند یعنی موضعی که از برجام حضرت آقا داشتند فکر میکنم کار اصلی مجلس این نبود شبیه مجلس یازدهم که فعالانه وارد عرصه هستهای شد به جای این که منتظر شود همانطور که آقا فرمودند ریل گذاری کرد، جامعه را از سرگردانی و مسئولین را از سرگردانی نجات داد و تکلیف را روشن کرد مجلس دهم باید ورود یک مسئله اصلی کشور در حال روی دادن است و کاملا منفعلانه کنار نشسته است، مجلس باید فعال عمل میکرد و وارد میشد و کمک میکرد جاهایی برای تیم مذاکره کننده قدرت تولید میکرد، طرف در میز مذاکره نشسته میگوید که کنگره فلان مصوبه را دارد خوب تیم مذاکره کننده ما مجبور میشود بگوید خیلی خوب ما با تو کنار میآییم، اگر مجلس ما یک مصوبه داشت آیا تیم مذاکره کننده نمیتوانست بهتر مذاکره کند؟ مجلس کجا بود؟ من اگر مجلس دهم بودم حتما فعالانه قبل از این که بخواهم فقط یک رای بدهم، کار مجلس فقط یک رای دادن نیست، کار مجلس عملیات انجام دادن است فعالانه حرکت کردن است، کاری که مجلس انقلابی یازدهم انجام داد.
سوال: نسبت جوان گرایی با تجربه را شما چطور حل میکنید؟ اشارهای کردید به این که جوان گرایی نباید کنار گذاشتن تجربه باشد.
احدیان: جوان گرایی باوری است، ما در مجلس داریم میبینیم واقعا ترکیب این دو دارد کمک میکند، ما به عنوان یک تجربه که داریم در عمل میبینیم یک عده افراد پرنشاط، فعال، جدی موضوعات را پیدا میکنند با انگیزه و با جدیت و با شجاعت بدون محافظه کاری میروند کارشناسی میکنند حتی در مورد موضوع تخصص ندارند، میروند یاد میگیرند فعالیت میکنند و به خروجی میرسانند و کنارش تجربهای که عقلانیتی، یک به اصطلاح پختگی میآید ترکیب این دو را کامل میکند ما نسبت هر دویش را لازم داریم، طبیعتا حجم جوانی باید بیشتر از تجربه باشد و نیاز به انگیزه و تلاش و فعالیت باید بیشتر باشد، اما در جوان گرایی اشارهای کردم دوباره تاکید میکنم ما خطر جوان گرایی بدون شایسته گزینی را داریم، ما داریم میبینیم این جوان گرایی به مفهوم این است که شما جامعه نخبگانی جوان را وارد عرصه کنید نه این که ما امتداد خودمان را وارد عرصه کنیم.
نظر شما